بررسی تطبیقی گسست رابطۀ اضافی در دستور زبان عربی و فارسی
نویسندگان
چکیده
بررسی تطبیقی گسست رابطۀ اضافی در دستور زبان عربی و فارسی چکیده اصطلاح گسست رابطۀ اضافی به معنای جدا کردن مضاف از مضاف الیه و خارج کردن یک ترکیب از صورت و حالت اضافی است و از آن جهت آن را گسست یا فک اضافه نامیده اند که مضاف از مضاف إلیه جدا شده و از حالت ترکیبی خارج می گردد. این عمل در دستور زبان عربی و فارسی قابل اجرا و دارای کاربرد بوده و مورد استفادۀ اهل دو زبان است. هدف از این مقاله دست یابی به نقاط مشترک و تفاوت های میان این دو زبان در موضوع فک اضافه است؛ لذا از نوع توصیفی- تحلیلی و استنباطی با رویکردی تطبیقی می باشد. از ره آورد پژوهش حاضر می توان به این مهم دست یافت که فک اضافه در هر دو زبان شیوه-های مخصوص به خود را داشته و بنا به علل مختلفی صورت گرفته است. هر چند به نظر می رسد که این علّت ها و روش ها در دو زبان عربی و فارسی در برخی موارد با هم اشتراک دارند؛ امّا می توان چنین استنباط کرد که هیچ کدام متأثّر از دیگری نبوده است. واژه های کلیدی: اضافه، گسست اضافی، فک اضافه، نحو عربی، دستور زبان فارسی.
منابع مشابه
بررسی تطبیقی تمیز در دستور زبان فارسی و عربی
زبان فارسی و عربی از دیرباز پیوند ناگسستنی با هم یافتهاند که یکی از مؤلفههای فرهنگی و ادبی دو ادبیات فارسی و عربی را تشکیل داده است. زبان و موضوعات مربوط به آن از جمله مباحث دستوری، یکی از مؤلفههای فرهنگی و ادبی این دو زبان و ادب است که از همدیگر تأثیر پذیرفتهاند. از جمله مقولههایی که از مباحث دستوری و نحوی به شمار میآید و نقش تعیینکنندهای در رساندن مفهوم و مقصود گوینده به مخاطب دارد، ...
متن کامل«ترکیب» و «اشتقاق» در دستور زبان فارسی و عربی
برای واژهسازی، راههای متعدّدی وجود دارد، امّا ادیبان و زبانشناسان، «ترکیب» و «اشتقاق» را از اصلیترین فرایندهای ساخت واژه برشمردهاند. از این رو، زبان فارسی به دلیل اینکه از خانوادۀ زبانهای «هندواروپایی» است و در این خانواده، فرآیند واژهسازی عمدتاً از طریق «ترکیب» صورت می گیرد، در زمرۀ «زبانهای ترکیبی» قرار گرفته و در مقابل، زبان عربی، همنژاد با زبانهای «سامی» است که به دلیل اهمّیّت «اشتقاق»...
متن کاملقید در دستور زبان عربی
در نحو عربی ، مبحثی به نام قید وجود ندارد. خاورشناسانی که از دیدگاه دستور زبان خود به نحو عربی پرداخته اند ، آنچه را با قیدهای زبان خویش مشابه یافته اند ، قید خوانده و بقیه کلماتی را که شاید بتوان در جرگه قیدها نهاد ، در مقوله های مختلف نحوی پراکنده اند . گروهی دیگر ، با توجه به دشواریهای کار ، پنداشته اند که در زبان عربی ، قید به مفهوم هند و اروپائی آن موجود نیست . ما دراین مقاله کوشیده ایم نخ...
متن کاملحرف شرط «اگر» در دستور زبان فارسی و معادلهای آن در زبان عربی
ترجمه جملههای شرطی به دلیل منطبق نبودن ساختار نحوی دو زبان فارسی و عربی، همواره مشکلاتی برای مترجم پدید میآورد. یکی از جوانب این دشواری ناشی از انطباق نداشتن ادوات شرط فارسی و عربی است؛ بدین معنی که بیشتر جملههای شرطی در زبان فارسی با حرف شرط «اگر» بیان میشود، در حالی که در زبان عربی بیش از یک واژه معادل حرف شرط «اگر» قرار میگیرد. با توجه به اهمیت معنایی جملههای شرطی در متون دینی و ادبی...
متن کاملبررسی «عبارت فعلی » در دستور زبان فارسی
در زبان فارسی، فعل از جهات گوناگون تقسیم میشود. تقسیم بندی بر مبنای ساخت و تعداد اجزای تشکیل دهنده، یکی از مهمترین اقسام فعل است. دستور نویسان در این باره دست کم به دو گونه فعل ساده و فعل مرکب قائلند. برخی نیز اقسام بیشتری برای فعل برشمردهاند. عبارت فعلی گونهای از فعل بر مبنای ساخت آن است که دست کم از سه جزء تشکیل میشود و معنی واحدی دارد. در چند دهه اخیر این مجموعه فعلی، در برخی از دستورها ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
ادبیات تطبیقیجلد ۷، شماره ۱۳، صفحات ۸۱-۱۰۰
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023